مژده یاران رخ جانان به تجلی شده است رخ جانان زپس پرده هویدا شده است
اشرق الارض به یکباره شده کون ومکان عالم کون ومکان وادی سینا شده است
ازسپهر عظمت شمس دل آرا زده سر که جهان روشن ازآن شمس دل آرا شده است
گوئیا نیمه ی شعبان شده ای اهل ولا کاین همه وجد دراین غمکده پیداشده است
گلشن عشق گلی تازه پدید آورده که گلستان جهان خرم وزیبا شده است
قائم آل محمد شده مر چهره فروز کاین همه دلشده اش واله وشیدا شده است
ماه اثنی عشر از برج ولایت زده سر که منور زرخش صحنه ی دنیا شده است
نه همین دیده نرجس شده از وی روشن روشن از ماه رخش قلب احبا شده است جشن میلاد همایون ولی زمن است رخ فروزان به جهان آن شه والا شده است
حجت عصر وزمان پادشه جن وبشر متجلی به رخ انور زیبا شده است
آمد آن قائم باالحق که در اقلیم وجود شهریار آمده وبر همه مولا شده است
یافت میلاد امیری که بود صاحب امر که قضا وقدرش بنده ی ایما شده است
مهدی منتظر آن مظهر قهر متعال که شه منتقم وآیت عظمی شده است
بارالها چه شود تاکه شود یوم ظهور سینه ها تنگ ازاین غیبت کبری شده است
ای خوش آن روز که این گونه ندایی برسد کهظهور شه دین حجت یکتا شده است
ای خوش آن روز که بینیم زانوار رخش کعبه روشن زصفا، مروه مصفا شده است
ای خوش آن روز که بینیم همه جافاش وعلن پرچم نصر منالله، سروپا شده است
آروزوی دگری نیست به دل (آذر) را جز که بیند رخ آن شه به تجلی شده است *
*-دیوان آذر -جلد اول -صص 143-144-چاپ انتشارات طوس مشهد -1348 شمسی -اثر طبع حاج غلامرضا آذرحقیقی خراسان رضوی